1-ایران باز هم از جام ملت ها حذف شد. به اینکه چرا اینطوری با بکش زیرش به نیم نهایی رسیدیم کار ندارم. و کارم با اون دوستانی هست که تا دیروز بعد از ظهر تیم ملی رو در حد عرش بالا برده بودند و می گفتن به غیر از ایران تیمی نیست که در حد و اندازه های قهرمانی باشه. و کیروش رو مثل خدا می پرستیدند ولی با حذف تیم ملی الان به امیر عابدزاده نیمکت نشین هم انتقاد دارند و کیروش رو با خاک یکسان کردند.
آخه فدات شم یا رومی رومی یا زنگی زنگی
2- اگر دندون نهفته دارید برید جراحی کنید و در بیارید، به گفته بعضی از دندون پزشکا که میگن تا درد نگرفته کاری باهاش نداشته باش کاری نداشته باشید. من کاری بهش نداشتم و الان باید تا 26 اسفند درد بکشم و خدا خدا کنم که جراح زودتر وقتش خالی بشه که دندون منو جراحی کنه. به قولی درد دندون خر است
3-همین
قرن خیلیه. یعنی واقعا خیلی زیاده. و فکر کنم ربع قرن هم نباید کم باشه. حالا من دیگه کی هستم که یه ربع قرن به اضافه دو سال هست که زنده هستم.
یلدایی که گذشت، روز قبلش دقیقا یه ربع و دوسال شد که من نفس کشیده بودم .
هنوز هم دوست دارم یه سیاهه درست کنم از آرزوی های روز تولدم مثل همون هایی که چند سال پیش درست کردم. ارزوی های بزرگ و کوچیک که برآورده شدنش واقعا خوشحالم می کنه. مثل کتاب مندار منطقی که بهم دادن. یا اون لاک پشت کوچولو که اسمش راسپینا بود و عمرش به دنیا نبود.
راستی آدم چقدر با چیز های دم دستی می تونه خوشحال بشه.
متنی که تو ادامه مطلب آوردم. تایپ شده از روی برنامه "اقیانوس آرام 2" هست. این برنامه از شبکه 2 پخش میشه. و این متن نوشته شده توسط یه جانبازه که مهمون برنامه بود. جانبازی که دو تا پاش قطع شده بود و این متن رو تو 27 سالگی جانبازیش نوشته.