خردی را فراموش نمی کنم

در جوانی خود، یکی او بود کل فامیل..... تمام شهر رو پیاده می رفت و می آمد و به همه فامیل سر می زد. وقتی خاطره می گوید میفهمی که در زایمان، ازدواج، مهمانی بالاخره همه شادی و غم فامیل حضور داشته...... چه سال هایی که به پای خواهر مریض خود ننشست و چطور جای خالی پدر و مادر را برای بچه های دختر یتیم شده اش پر کرد....

الان با که شب ها بعد از صدای سرفه هایش، با خدای خود صحبت می کند و سفره دل می گشاید تمام این خاطرات جلوی چشمم قدم رو می رود.

زحمات یک مادر صد ها فرزند نمی توانند جبران کنند.




+ خدایا همه مریضان رو شفای عاجل عنایت فرما

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

طوری نشود که این طوری بشود

کپی پیست از صفحه اینستاگرام حاج آقا آخوند روحانی


بنظرم دچار #توهم_دانایی شدیم
روزانه دهها و صدها بیت شعر برای این و اون میفرستیم
بدون اینکه خودمون دو بیتش رو حفظ باشیم

دهها دستور آشپزی و شیرینی پزی دریافت و ارسال میکنیم
بدون اینکه یه دونه شو خودمون درست کنیم

و الی آخر

نشیم مصداق مثال #قرآن
#کمثل_الحمار_یحمل_اسفارا
..

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

تابستان خوب

تازه امتحانات تمام شده است. از قبل امتحانات یا شاید هم زمانی دیر تر در این تفکری که صبر کن تابستان بشود چه ها که نمی کنم. اول تابستان که ماه رمضان است و به علت کوتاهی شب های رمضان فاصله افطار تا سحر فرصت عالی برای درس خواندن و رسیدگی به بقیه کار هاست. نه تنها می شود درس خواند بلکه میشود چندین هدف دیگر که برای آخر تابستان در نظر گرفته ای را به سر انجام رساند.... و حالا تابستان است و ماه رمضان از نیمه گذشته و من هستم فقط با یک برنامه خوب برای یک تابستان خوب همین

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

عمار یا عمرو عاص

بریدم.... خیلی هم خوب بریدم..... به عبارتی دهن آمریکایی ها رو سرویس کردیم.

بعد بازی یه سری زدم به شبکه های مجازی. حسب لطفی که دوستان به این حقیر دارند تو چندین گروه سیاسی عضوم و در این گروه ها مانند روز تشیع شهدای غواص بلبشویی (balbasho) بود. تمام پیام ها ختم می شد به سیاست و.... 

ذکر یه نکته رو بد ندیدم:

حضرت عمار از هر فرصتی برای تبلیغ حق استفاده می کرد ولی مغلطه نمی کرد، اونی که مغلطه می کرد و از آب گل آلود ماهی می گرفت عمرو عاص بود

حضرت آقا هم در طلب عمار درخواست دارند که واضح و رسا حرف زده بشه.

طوری نشه که بعد بگن منطق دین بر اساس مغلطه و سفسته است.

.....................................

پ.ن1: اینکه نمی نویسم به خاطر اینه که ذهنم مشغوله! خودم هم نمی دونم به چی!!! ذهناتون باز

پ.ن2: حلول ماه رمضان رو تبریک می گم. ماهی که خیلی ماهه

پ.ن3: واسم دعا کنید آدم بشم

۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

فیلم

یه فیلمی دیدم دو تا دیالوگ داشت جالب بود برام:

1- من اینا رو بهت میگم که پیش خودم فکر نکنم کار درستی کردم ( در حال اعتراف یه گناه به شخصی تقریبا غریبه)

2- تو اشتباه کردی و من هم متقابل اشتباه داشتم می تونیم به هم بگیم و با دونستن واقعیت نتونیم با هم زندگی کنیم یا به زندگی عادی خودمون خودمون ادامه بدیم


همین 

۹ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

نقد می کنم پس هستم الان میخوام نیست شم

سال اول راهنمایی نوشته ای از دل برآمده برای کانون پرورش فکری نوشتم از قضا رتبه ای آوردیم در سطح کشور... بماند که بعد یک سال متوجه شدم و جایزه اش چطوری به دستم رسید... بعد از این اتفاق و موفقیت های دیگه ام در نوشتن برادرم یه کتابی برایم خرید جهت آموزش نگارش تو اون کتاب درباره نقد نوشته بود که یه منتقد با همه علمی که داره هیچ وقت نمیتونه متن خوب بنویسه الان من دچار این شدم

بعضی وقتا اینقدر درگیر چطور نوشتن میشم که دیگه نمیتونم بنویسم. حتی بررسی جزئیات داره کم کم کاری می کنه از بعضی لذت ها محروم بشم. و همیشه نقاط ضعف همیشه تو چشمم بزرگ تر از نقاط قوته و از این به بعد میخوام نقد نکنم

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

بلبشو

ولادت حضرت علی (ع) پدر امت مبارک

داشتم یه متنی رو می نوشتم ولی نشد

تو این چند وقت درباره خیلی چیزا خواستم بنویسم ولی نمیشه

نمایشگاه کتاب نزدیکه یه چیز میگم ساندویچ های اون جا خوشمزه تر نیست، هر کی هم کتاب بیشتر داشته باشه عالم تر نیس....ولی کتاب بخرید و بخونید

زمان خانه نشینی حضرت علی رو هم بررسی کنید.

حالم داره از سیاست به هم میخوره

دعام کنید چهارشنبه  اوج کارم هست و بعدش سرم خلوت تر میشه

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

همین دیگه

نه که متن نداشته باشم و حس مطلب نویسی نداشته باشم قضیه قضیه اون جهنم و قیر و ایناست

و من الله توفیق

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

علم بهتر است یا ثروت

موضوع علم بهتر است یا ثروت یکی از موضوعات انشایی است که در سال های تحصیلی فقط گفته می شود و کمتر موقعی است که دانش آموزی دست به قلم گردد و در این باب قلمرانی ( به وزن سخنرانی) کند. یا معلمی از سر اینکه موضوع کم آورده و نمی خواهد موضوع آزاد هم بگوید دست به دامان بهیّت( با کسر ب - بهتر بودن) علم و ثروت گردد. فارغ از اینکه علم در نظر خود او یا دانش آموز به چه معنایی هست! و همیشه دانش آموزان طبق قانون نانوشته در مدح علم قلم ها فرسودند و کاغذ ها سیاه

حال واقعا علم چیست؟

آیا علم همانی است که در انشا می نگاشتیم ((پسر اکبر آقا دانشگاهی است و تمام فامیل او را تحویل می گیرند چون قرار است لیسناس بگیرد ولی پدرم می گوید الان لیسناسه ها هم بیکارند و او اگر کار میخواهد باید فوق لیسناس بگیرد)) یعنی عالم بشویم که برویم سر کار که پول در بیاوریم که ثروتمند بشویم؟؟؟

یا مثلا می نوشتیم (( یکی از فامیل های ما مهندس است و سر ساختمان کار می کند. خیلی احترام او را دارند و همه به او می گویند  آق مهندس))

غافل از اینکه معمار بی سواد حرفش را قبول ندارد و او را فقط به خاطر امضایش میخواهد و آخر ماه باید از صاحب کار ثروتمندش حقوق بگیرد.


آری در نظر خیلی از ما عالم کسی است که مدرک دارد و به جای قیاس علم و ثروت به قیاس مدرک و ثروت پرداخته ایم. و در زندگی حقیقی خود به جای اینکه به دنبال علم باشیم به دنبال مدرک بودیم و اینگونه شده است که لیسانسه ها بیکارند هیچ فوق لیسناس و دکتراش هم بیکارند. اما این کار متفاوت است با کاری که برای پول انجام می شود چون فرد با مدرک به خاطر پول مدرک دارد و فرد با علم به خاطر علم ثروت 


در یکی از دانشگاه های خوزستان از دانشجویان و اساتید پرسیده شده که " مدرک خود را به چه چیزی عوض می کنید" در میان یک عالمه جواب کلیشه ای و یا طنز، یکی از اساتید گفته است پول!!!!و چقدر هم زیبا گفته است پول که باشد می توان مدرک گرفت، اربابی کرد و خیلی از کار های دیگر و مهم تر از همه می توان علم آموخت ولی پول که باشد انسان نمیتواند بگوید که دارد آسوده زندگی می کند اما علم که باشد زندگی شیرین تر می شود

۱۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

من و سیما

سلام


من کلا با سیما رابطه خوبی ندارم.....یعنی اصلا رغبتی به دیدنش ندارم ولی امروز از سر بیکاری گفتم چرخی تو شبکه های مختلفش بزنم...اولین چیزی که برام جالب بود پخش مجدد خانه سبز بود و از قضا قسمتی رو دیدم که برای حلول سال 76 بود!! یعنی چهار بعلاوه چهار بعلاوه ده 18 سال پیش (بگذریم که سال هفتاد و شش چی شد) ... تو اون قسمت کل خانه سبز رفتن بیرون همه چادری با روی گرفته و الان.......

دومین برنامه که جذبش شدم مستند علم بود که از شبکه مستند پخش می شد و یه سوال برام پیش اومد: یونان و مصر باستان در تارخ خود شاهد اقدامات علمی فراوانی هستند حالا در تمدن چند هزار ساله ایران (مخصوصا همزمان با یونان و اینا ) چقدر رد پای علم مشاهده میشه؟؟؟؟


۱۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی