موضوع علم بهتر است یا ثروت یکی از موضوعات انشایی است که در سال های تحصیلی فقط گفته می شود و کمتر موقعی است که دانش آموزی دست به قلم گردد و در این باب قلمرانی ( به وزن سخنرانی) کند. یا معلمی از سر اینکه موضوع کم آورده و نمی خواهد موضوع آزاد هم بگوید دست به دامان بهیّت( با کسر ب - بهتر بودن) علم و ثروت گردد. فارغ از اینکه علم در نظر خود او یا دانش آموز به چه معنایی هست! و همیشه دانش آموزان طبق قانون نانوشته در مدح علم قلم ها فرسودند و کاغذ ها سیاه
حال واقعا علم چیست؟
آیا علم همانی است که در انشا می نگاشتیم ((پسر اکبر آقا دانشگاهی است و تمام فامیل او را تحویل می گیرند چون قرار است لیسناس بگیرد ولی پدرم می گوید الان لیسناسه ها هم بیکارند و او اگر کار میخواهد باید فوق لیسناس بگیرد)) یعنی عالم بشویم که برویم سر کار که پول در بیاوریم که ثروتمند بشویم؟؟؟
یا مثلا می نوشتیم (( یکی از فامیل های ما مهندس است و سر ساختمان کار می کند. خیلی احترام او را دارند و همه به او می گویند آق مهندس))
غافل از اینکه معمار بی سواد حرفش را قبول ندارد و او را فقط به خاطر امضایش میخواهد و آخر ماه باید از صاحب کار ثروتمندش حقوق بگیرد.
آری در نظر خیلی از ما عالم کسی است که مدرک دارد و به جای قیاس علم و ثروت به قیاس مدرک و ثروت پرداخته ایم. و در زندگی حقیقی خود به جای اینکه به دنبال علم باشیم به دنبال مدرک بودیم و اینگونه شده است که لیسانسه ها بیکارند هیچ فوق لیسناس و دکتراش هم بیکارند. اما این کار متفاوت است با کاری که برای پول انجام می شود چون فرد با مدرک به خاطر پول مدرک دارد و فرد با علم به خاطر علم ثروت
در یکی از دانشگاه های خوزستان از دانشجویان و اساتید پرسیده شده که " مدرک خود را به چه چیزی عوض می کنید" در میان یک عالمه جواب کلیشه ای و یا طنز، یکی از اساتید گفته است پول!!!!و چقدر هم زیبا گفته است پول که باشد می توان مدرک گرفت، اربابی کرد و خیلی از کار های دیگر و مهم تر از همه می توان علم آموخت ولی پول که باشد انسان نمیتواند بگوید که دارد آسوده زندگی می کند اما علم که باشد زندگی شیرین تر می شود