نشد
لایق نبودم....
باشد که رستگار شوم
پارسال در چنین زمانی از اولین زیارت قبر پیامبر (ص) برگشته بودم
خدایا نصیبم کن
سلام علیکم
حالمان خوب است.
جناب فتاحی در این چند وقت کمتر استرس داشته ولی مثل همیشه کار های نکرده زیادی دارد. و هنوز زمان رجعتش به وطن معلوم نیست.
این مصطفی با مصطفی ها فاصله دارد.
و من الله توفیق
* بعد نوشت: از نظرات دوستان بسیار استفاده کردم و دیدم کمی عوض شد. چه خوب می شد وقتی کتابی را میخوانیم با دیگران در مورد آن نظر بدهیم*
سلام
در ابتدای امر معذرت میخوام از تمام کسانی که چند روز قبل بدون سلام براشون نظر گذاشتم
ولی بعد
من تا الان سه کتاب از آقای رضا امیرخانی خوندم اول داستان سیستان و بعد من او و چند روز پیش ارمیا
خیلی خوشحال هستم که دید من رو نسبت به ادبیات معاصر عوض کرد چون تا قبل از من او امثال م.مودب پور رو نماینده داستان بلند در زمان حال می دیدم ولی با خوندن کتاب من او نظرم عوض شد کتابی که شیوه نگارش عالی داشت، روند داستان خوب جلو می رفت و اینکه مثل ارمیا خیلی از وقایع روز رو مطرح میکرد
ولی من یک مشکلی که با این دو کتاب داشتم این بود که از این دو کتاب نمی شد الگو برداری کرد! یعنی نه علیِ منِ او شخصیتی بود که من نوعی بخوام از اون تقلید کنم. و نه ارمیا
در مورد ارمیا برای من سوال هست چرا بعد از برگشتن شخص اول داستان از جبهه به جای کمک به اعتلای نظام چنین رفتاری می کنه، دور از جامعه کار درستی هست؟؟؟
خیلی کلی گفتم
دوست دارم دوستانی که این کتب رو خوندن نظر بدن
روزمون مبارک.
میخواستم بیام یه متن طویل در مورد مهندس و مهندسی بنویسم..... بنویسم به خودمون افتخار کنیم چون بر اساس چیزهایی تصمیم می گیریم که اثبات شدن نه بر خواسته از تفکرات تنهایی یه نفری که سعی بر رد نظریه شخصی دیگر برآمده یا در مورد یک چیز واحد چندین نظر متضاد نداریم......... میخواستم بنویسم که به خودمون افتخار کنیم چون مهندسی در علوم غیر فنی هم حضور دارد چون مهندس بر اساس منطق صحبت می کند و همیشه برای او دو بعلاوه دو میشود چهار البته در منطق دهدهی......... و میخواستم به مهندس ها بگویم واقعا مهندس باشید منطقی و با علم........ ولی حال و حوصله اش را نداشتم پس ساده می گویم روز مهندس مبارک
بسم الله الرحمن الرحیم
1- نامه آقا به جوانان اورپایی و آمریکای شمالی را خواندم وتاسف خوردم به حال خودم
2- دهه فجر آغاز شد تو این چند وقت بد نیست فکر کنیم تو چرایی انقلاب،
3- جمعه هشت صبح شروع کنکور ارشد بنده است البته به صورت دست گرمی با این غول دست و پنجه نرم خواهم کرد... از پایان سال تحصیلی قبل تصمیم گرفته بودم که دروس عمومی کنکور رو برای امسال تموم کنم حتی رفتم نمایشگاه کتاب و کتاباش هم خریدم ولی کتاب ها هنوز نو نو هستند...
4- هنوز طرح تجاریم برای جشنواره شیخ بهایی تموم نشده و چهارشنبه آخرین مهلت ارسالش می باشد
5- برای سلامتیم دعا کنید... یه بیماری پوستی دارم که ازش خسته شدم (پسوریازیس)
6- و من الله توفیق
هر شغل بنا به شرایط خودش یک اسمی دارد مثل کارگر که از اسمش میشود فهمید که فردی است کاری انجام می دهد یا مثلا آرایشگر کسی است که آرایش می کند و یا کارمند کسی است که کاری دارد!!!!!! و اَشغالی از این دست
تمامی شغل های ذکر شده و یا گذر کننده از ذهن جنابعالی یک ویژگی دارند که فرد مشغول به شغل در طول روز یک زمان مشخصی دارای آن ویژگی است مثلا کارگر هفت تا ده ساعت کار می کند و ...
حال برسیم به خودمان
اگر قرار باشد فرمی را پر کنیم هیچ گاه خود را بی کار معرفی نمی کنیم و می نویسیم : دانشجو
حالا فکر کنید در روز ما به چه اندازه دارای ویژگی دانش جویی هستیم؟؟؟؟
ب.ن.ه:
1- یادم رفت که اومدم چی بنویسم
2- نحوه نگارش( چون اکثرا همون طور که می گم می نویسم ) شبیه شخص خاصی هست؟
3- این مطلب فوق الذکر منبعش از بیانات برادر یکی از دوستان است که چند مدتی در خانه دانشجویی مان پذیرایش بودیم
4- و من الله توفیق
امتحانات تموم شد
این چند وقت سرم شلوغه ببخشید نیستم و نظرات را جواب نمی دم
دعا کنید برام
و من الله توفیق