اگر بخواهیم "فرهنگ" رو خودمونی تعریف کنیم یه چیزی میشه شبیه این:
فرهنگ: مجموع رفتار و کردار افراد
به عبارتی شما هر رفتاری داشته باشید نشات گرفته از فرهنگ شما. با این اوصاف کار فرهنگی میشه کاری که این رفتار و کردار رو تغییر بده. از همه مدعیان کار فرهنگی تقاضا دارم که فکر کنن که کار اونا داره چه رفتاری رو بهبود می ده.
1-سال 95 هم تموم شد سالی که ربع قرنی شدم سالی که برای خیلی و در دید کلی اصلا سال خوشی نبود. ولی برای من اتفاقات تاثیرگذار خوبی داشت مهم تر از همه اینکه ازدواج کردم و در مرحله بعدی اینکه رفتم سر کار. آرزو می کنم که سال 96 سالی باشه که برای همه اتفاقات خوب رقم بخوره و سفره همه پر روزی باشه.
2- تو این چند وقت دقیقا از وقتی متاهل شدم زندگیم ریتمش رو از دست داده. یعنی از وقتی که شاغل شده بودم ریتمش بهم خورده بود اما هنوز ورزش و مطالعه ام سر جاش بود اما بعد از تاهل اینا هم ریتمش بهم خورد فعلا دارم سعی می کنم ریتم رو به دست بیارم.
3- ممنون از کسانی که به یادم بودن در این دوران سکوت، بعضی ها پیگیر داستان بودند که شرمنده شون هستم.
4- خیلی خوبه تیممون پرسپولیس در اوج منچستر در حال اوج گیری.
5- هیچ وقت برای شروع دیر نیست. شروع کن امسال نشد سال دیگه.
6- آقا طلبیدم. میخوام برم خط امان بگیرم.
7- شادی رو اموات یه صلوات بفرستید : اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
8- مرد آن است که گاوش در نرود.
9- و من الله توفیق
بالاخره این شتری است که باید در خونه هر کسی بخوابه مگر اینکه در خونه شما جا خواب نداشته باشه. گشت و گشت تا این شتر اومد در خونه ما، تا اومد بخوابه من از پشت بوم پردیم سوارش شدم. آقا چشمتون روز بد نبینه شتر رم کرد و من با خودش برد تا جلو یه خونه ای یه جا خواب خوب پیدا کرد. گرفت خوابید منم پیاده شدم و اونجا شریک زندگیم رو پیدا کردم.
روزهای متاهلی خوبه فقط از کار و زندگی می افتی. و دیگه برنامه ریزی شخصی معنی نداره. از این به بعد حرف حرف مدیر برنامه هاست.
خونه مادر زن یه قطعه از بهشته. به قسمی که در دوران مجردی با شیب 7 گرم در روز به وزنم اضافه می شد. الان 300 گرم در روز.
ایشالا این شتر بیاد جلو خونه هاتون بخوابه. البته اونایی که جلو درشون هنوز شتری نشده.
و تشکر زیاد بابت همه پیام هایی که زیر پست قبل گذاشتید
