لذت

شب، 30 دقیقه بامداد
موتور
ده-بیست -سی
بوی بارون توی هوا بر همه چیز غلبه دارد حتی خاکی که فضا رو گرفته.
چهل
کوچه تموم شده و چیزی که مونده: من، موتور،بوی بارون و یک خیابان طویل و خلوت.
همه چیز از نوع شروع می شود.
ده-بیست-سی-چهل-پنجاه-شصت-هفتاد-هشتاد
تازیانه باد که موهایم را نوازش می کند. و چشمانی که شسته می شود.
نود-صد
سختش است ولی باز با من همراهی می کند.
صد و ده - صد و پانزده - صد و بیست.
تمام توان خود را برای من می گذارد.
و من او را و این لحظات را دوست دارم.
موتور
۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

روزمون

به یکی میگن مهندس کیه؟
میگه: مهندس کسیه که مشکلی رو که فکرش رو هم نمی کنی به روشی که درکش نمی کنی حل میکنه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
همون خاموش روشن کن درست میشه رو میگه (مهندسای کامپیوتر کاملا درک می کنن)
۴ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

سکوت همیشه نشان رضا نیست

در گیر دار انتخابات گاها علی رغم میلم وارد بحث های سیاسی میشم ولی این آخری خیلی زور داشت حضرت طرف مقابل هنوز فرق حزب و گرایش و جبهه و ائتلاف و اینا رو باهم نمی دونه اونوقت ادعای فضل هم می کنه. آخر کار شعر سعدی رو که میگه:
من آنچه شرط بلاغست با تو می‌گویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
گفتم و بعدش هم گفتم که من دیگه حرفی ندارم.
بعد ایشون در مقابل بقیه می فرمایند که کیف کردی چطوری حالش رو گرفتم.
ولی شاید نمی دونست که سکوت همیشه نشان رضا نیست. گاهی جواب ابلهان خاموشیست.
۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

اولین شنبگی

یکی از مسائل مهم در زندگی هر پسری خدمت مقدس سربازی است. که در مورد آن سخنان بسیار رانده شده است. مثل اینکه بزرگان فرموده اند: "سربازی که بری مرد میشی" یا اینکه می فرمایند " سربازی واسه اینه که آدم بشی"
حالا سوال اینجاست که سالانه هستند افرادی که سربازی رو میخرن! یا اینکه معاف میشن، یا کسر خدمت میگیرن، یا امریه و ....
این عزیزان که خودم از آنانم بدون سربازی رفتم مرد شدن؟ یا امیدی به آدمیتشون نیست که معاف میشن؟ یا اونایی که کسری میگیرن قسمتی از مردانگیشون مشکل داره؟ یا اونایی که سربازی میخرن رفتن مردانگی خریدن؟ برادران امریه راه میونبر پیدا کردن؟
بالاخره خیلی عظیمی از جوانان مملکت در این باب حیرانند
۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

نمیشود که نمیشود

امشب بعد از یک هفته سخت و آخر هفته خیلی سخت خوشحال بودم که از حجم کارهام کاسته شده
ولی

نمیشود که نمیشود که نمیشود


خدایا خودت می دونی و می تونی
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

علی تو دیگه چرا؟؟؟؟

همه آرام شدند و شب از نیمه گذشت
آنچه در خواب نشد چشم من و پروین است.

من کار دارم ولی علی سلطان واسه چی بیداره؟؟؟ آقا شما بخواب با این سنت
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

اندر احوالات

احوالات امروزه ما:

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

غم هم پسندیدن دارد؟

چندی پیش یه عکس از اتاقم رو گذاشتم تو اینستاگرام
این عکس منظره ای از اتاق بود که کلیه کتاب هایم روی زمین پخش بود و علت این کار هم حمله موریانه به کتب عزیزم بود.
این عکس توسط 28 نفر لایک شده است یعنی پسندیده شده است!!!
یا آخر ترم قبل یکی از همکلاسی ها پست خداحافظی گذاشته بود که تقریبا همه همکلاسی ها به جز چند تا اونم به خاطر مسائل شخصی اون رو لایک کرده بودند!!
سوال من اینه ایا پسندیدن غم کاری درستی است؟
۱۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

زمستانم آرزوست

یلدا را پشت سر گذاشتیم.

به نظر من تغییر فصول خود آیینه ای برای فعالیت های اجتماعی و فرهنگی ماست ( بقیه موارد باشد برای خواننده)

زمستان از یک طرف آغاز فرایند بهاری شدن است یعنی بزرگتر شدن روزها و افزایش کیفیت تابش خورشید و از طرفی هم سوز و سرما خود را دارد همچنان که گفته اند " هر چه نکرد آذر و دی، من مکنم که بهمنم" ولی در آخر این خورشید است که بر سوز و سرما غلبه می کند و در تابستان از یک طرف گرمای مطبوع خورشید را داریم و از یک طرف کوچک شدن و زوال مهر ( هر چند عمری در مدارس در انشای توصیف تابستان نوشتیم که در این فصل روز ها بزرگتر می شود) 

نمود این آمد و شد فصل ها در کار فرهنگی این است که کاری با همت چندی علی رغم کارشکنی ها آغاز می شود (زمستان) بعد به شکوفایی خود می رسد (بهار) بعد از گذشت چندی با عوض شدن کادر اجرایی یا مشغله همان چندی کار رو به افول می رود ولی این افول در سایه شکوفایی قبل مخفی می ماند (تابستان) اما زمانی که تاثیرات شکوفایی کم رنگ شد این افول است که رخ نشان می دهد و دیگر کار از کار گذشته است (پاییز) و باید باز منتظر عده ای بود که در مقابل سوز و سرما مقاومت کنند.

در سخت ترین روز های زمستان هم به یاد این باشید که امروز از دیروز بیشتر آفتاب رو داشتید و سهم فردایتان هم از امروز بیشتر خواهد بود

+ ب. ن : این جمله آخر نه از کوروش بود نه از حسین پناهی نه از دکتر شریعتی نه نیچه و نه از هیچ کس دیگه از خود خود خودم بود. حالا باز فردا اینو کپی کنید تهش بنویسید ارد بزرگ.  این تن بمیره تا حالا هیچکی اینجوری به زمستون نگاه نکرده بوده

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

آب زنید راه را هین که نگار می رسد

در آخرین روز های پاییز سال آغازین دهه هفتاد احوالات جهان حاکی از آن بود که کودکی متولد خواهد شد. پسری که در آینده چشم های بسیاری را جذب خود خواهد کرد. فورانی از از علم و هنر، در ادب ستاره درخشان آسمان ادب که هر چه از کمالات آن عزیز بگویم کم گفته ام.
۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی