امروز روز دوم حضور من در تهران است دیروز کلا دنبال تعویض شارژر لپ تاپم بودم و شب هم رفتم خوابگاه دانشگاه تهران پیش بچه ها شب خوبی بود و خوش گذشت دیروز عصری وقتی از مترو مصلی پیاده شدم که بیام بالا و سوار بی آر تی بشم تا برم خونه خاله با صحنه عجیبی بر خوردم جمعیت کیپ در کیپ واستاده بودن جالب تر از اون جمعیت مشتاق کتاب!!!!!!!!!!! افرادی بودن که در اولین حرکت گوشی خود به عنوان دوربین فیلم برداری به کار گرفته و به ثبت این لحظه بلا درنگ مشغول می شدند و حتی برای ثبت چند ثانیه افراد پشت سر خود را چندین دقیقه معطل میکردند.

امروز صبح رفتم نمایشگاه بدون معطلی کتاب های ارشد که میخواستم رو سریع خریدم بعد با پولی که از بن ها زیاد اومده بود و چرخی که در شبستان زدم چند رمان هم خریدم که قصه های امیر علی 3و4 هم جرء آن ها بود. در برگشت عده در پشت سرم بودند که مینالیدند که چرا این همه جمعیت آمده اند و فقط چرخ میزنند بعد برگشتم و دیدم که آنها هم هفت هشت نفر بودند و تنها دو جلد کتاب خورده خریده بودند و فکر کنم قیمت خوراکی های تو دست شان از آن دو جلد بیشتر بود!!!!!


یک سوال: چرا رهبر امسال نرفتند نمایشگاه کتاب؟؟؟/