۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

خاطره های مُردم رو زنده کن....

تو این چند وقت که بیشتر وبلاگ خون شدم تا وبلاگ نویس یه چیز برام خیلی پررنگه.
اونم خاطراتم

تقریبا با هر پستی که میخونم یاد یه خاطره ای می افتم.دیگه خجالت می کشم که زیر پست ها خاطره تعریف کنم.
شاید پیر شدم. مثل پیرمرد ها که تا یه اتفاقی می افته میگه:هی .... یادش بخیر.... زمان ما..... ( همین الان هم یاد یه خاطره از پیرمرد صاحب خونه تو دوران دانشجویی افتادم).


سال نو همگی پیش پیش مبارک.


+ با اقتدار تونستیم دوم بشیم تو لیگ والیبال تبریک به هم شهری هام

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

پریشان گویی

ظهر که می شود. دلم دلش یاد هندوستان می کند. تکانم میدهد. که آی...... تا کی میخواهی بشینی پشت این لپ تاپ سیاه بی روحت بنشینی. برخیز؛ بلند شو و از این اتاق بی روح خارج شو. راست می گوید. اتاقی که اگر سقفش هم به رنگ چوب بود. می توانستم بگویم که زندانی مکعبی قهوه ای هستم. با هم سلولی هایی که هر کدام زندانی خویشند. و حتی میز های متصل بهم دور تا دور اتاق نمی تواند قفس های این 5 زندانی را بشکند.

ظهر که می شود تنم هم دلش یاد هندوستان می کند. فریاد می زند آی بلند شو از روی این صندلی های سخت. این صندلی هایی که فقط به شکل ظاهریشان می نازند. و آدم دلش از ارگونومی ارگونومی گفتنشان می گیرد. صندلی هایی که فقط ظاهرند و در وجودشان هیچ عشقی نیست.

ولی من شکم دلم را با کلوچه ای سیر می کنم تا دهانش مشغول شود. و بدنم را تکانی می دهم که در سرگیجه های خودش غرق شود. ولی خودم هم می دانم که خودم هم دلم برای چای سر ظهر و نشستن کنار گلدان ها تنگ شده. روی تخت حیاط نشستن «عزیزم گفتن و جانم شنفتن».

+ گاهی وقت ها پریشان گویی هم لذت های خودش را دارد
۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

سخته بخدا سخته

سخته کار کردن با کارفرمایی که خودش نمیدونه چچیزی میخواد.
۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

گور بابای یکی یکیشون؛ خدا سر شاهده

تو این چند وقت چند تا اتفاق خوب حالمون رو خوب کرد.

۱- رفتیم مشهد. نه مشهد معمولی٬ مشهدی که هدیه رهبر بود. به مناسبت ازدواج دانشجویی. اتفاق های باحال زیادی هم داشت. از رفت و برگشت با اتوبوس با 21 زوج دانشجو دیگه تا مهمون سفره امام رضا شدن ( هر چند غذا مرغ بود)


۲- سفر تهران


۳- مهم تر از همه اینکه پریشب دایی شدم. ای قربون گل دایی بشم من.


با این اتفاقات خوب. گور بابای همه بد حالی ها. گور بابای همه مشغله های فکری الکی. گور بابای ........

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی