۷ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

رفیق

به قول یک از دوستان:

وقتی میگی هیچکی دوستم نداره یعنی اونی که میخوام دوسم نداره....

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

رفیق

ﺩﻟـــﻢ ﻫــــﻮﺱ ﯾـــــﮏ ﺩﻭﺳـــﺖ ﮐـــﺮﺩﻩ ...
ﯾــــﮏ ﺭﻓﯿــــﻖِ ﺷــﺶ ﺩﺍﻧــــــﮓ ... 
ﯾــــــﮏ ﺁﺭﺍﻡِ ﺩﻝ ... 
ﮐﺴـﯽ ﮐـﻪ ﺍﻣﺘﺤـﺎﻧـﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﻓـﺎﻗـــﺖ ﭘـﺲ ﺩﺍﺩﻩ ... ﻭ ﺩﯾـــﮕﺮ ﻣﺤـــﮏ ﺯﺩﻧــــﯽ ﺩﺭ ﮐـﺎﺭ ﻧــﺒـﺎﺷﺪ ...
ﺭﻓﯿـﻘﯽ ﮐــﻪ ﻣــﻦ ﻧـﮕــﻮﯾـــﻢ ﻭ ﺍﻭ ﺑــــﺸﻨﻮﺩ ...
ﺑﺨــﻨﺪﻡ ﻭ ﺣـﺠﻢ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻨــﺩﻩ ﺍﻡ ﺑــﺒﯿـﻨﺪ ...
ﺭﻓﯿﻘـﯽ ﮐﻪ ﺑﮕـﻮﯾـﻢ ﺑـﺮﻭ ، ﺑﻤــﺎﻧﺪ ﻭ ﺁﺭﺍﻣـﻢ ﮐـﻨﺪ ...
ﻫﻤـﺎﻥ ﺭﻓﯿﻘـﯽﮐﻪ ﺑﺎﯾـــﺪ ﺑﺎﺷـﺪ ﻭ ﻧﯿـــﺴﺖ ... 
ﻋﺠــﯿﺐ ﺩﻟـــﻢ ﮔــﺮﻓﺘﻪ ﺍﯾـﻨــــــــﺮﻭﺯﻫﺎ ...


پ.ن: عجیب دلم نگرفته چون مطلب کپی شده دیگه دست توش نبردم اما بد جور نیازمند رفیق فابریکم بد آقا بد

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

آنچه می نمایی هستی

خیام یه رباعی داره وصف حال الان من:

شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی

هر لحظه به دام دگی پا بستی

گفتا شیخا هر آن چه گویی هستم

آیا تو چنان که می نمایی هستی؟؟؟؟؟؟؟

در جمع دوستان به فردی متدین شناخته می شوم و خودم هم سعی بر این دارم که چنین باشم اما در طی دو روز گذشته دچار تردید شده ام که آیا من چنان که مینمایم هستم؟؟؟ ان شاء الله که طوری نباشد که تا آنجایی پیرو دین باشیم که با ما سازگار است


استغفر الله و اتوب الیه

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

مطلب 33

امشب رفتم فیلم "چ" رو دیدم از نظر فیلم، فیلم خوبی بود اما به نظر من که کمی مطالعه در مورد این شهید عزیز داشتم روایت خوبی از زندگی از چمران نبود و شخصیت اون رو نشون نمیداد و بیشتر در مورد پاوه بود.....

مخصوصا یه جاش برادران اهل تسنن نماز میخوانند دکتر به تشهد نماز میرسد و خودش به صورت فرادا نماز میخواند که به نظر من این از اخلاق دکتر به دور بود...

.............................................

حتما برای شما هم پیش اومده که شخصی چیزی که مورد علاقه و احترام ماست از روی شوخی به سخره میگیره حداقل واکنشی که اونجا نشون میدیم ورم کردن رگ گردنه اما خیلی راحت خودمون مقدسات دور همی وسیله خوشیمون میشه کمی فکر کنیم

......................................

بعضا داریم یه کار خوبی رو انجام میدیم بعد با خودمون فکر میکنیم من که اینکار میکنم بهتر نیست این کار را در سطح عالی انجام بدم بعد نه به سطح عالی میرسیم نه کار خوبه رو ادامه میدیم

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

بازار زن

قدیما زن و شوهر زندگیشون رو باهم میساختن اما الان پسر بد بخت باید کار پیدا کنه که پول داشته باشه علاوه بر اون خونه و ماشین و صد تا کوفت و زهر مار دیگه هم داشته باشه که بتونه بره خواستگاری بعد که رفت خواستگاری و یه خونواده قبول کردن پسرک بد بخت که عمری تلاش کرده و آقایی شده واسه خودش غلام حلقه به گوشش دختر شون بشه اونوقت باید مهریه و شیربها هم بده در اصل 

ما زن میخریم زن نمیگیریم

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

اندر احوال مستغرقان

چند صباحی است که بی خوابی شبانه یادی از این دوست قدیمی کرده است و برای عید دیدنی مهمان بنده شده.

سوغات این دوست عزیز که همه شما احتمالا با آن آشنایی دارید چیزی نیست جز افکار شبانه که اگر در طول روز به همین موضوعات فکر کنی هرگز به نتایج شب نخواهی رسید

دیشب در حین غلطش های متوالی ناگاه چشمم به تصویر حرم پیامبر (ص) افتاد و در این فکر فرو رفتم که من چند هفته پیش در همین مکان بوده ام اما از این سفر چه چیزی نصیب من شد که یاد حکایتی از سعدی افتادم که در آن فردی سر بر گریبان مقاربت فرو برده و در بحر مکاشفات مستغرق بود و در هنگام بازگشت از بحر از او پرسیدند سوغاتی ما کو ؟؟؟؟ که گفت در دامن برای دوستان گل جمع کرده بودم بوی گل چنان مستم کرد که دامنم از دست برفت و این احوال اکثر ماست در مسافرت های زیارتی با این تفاوت که به شدت مراقب هستیم که بوی گل مستمان نکند و در بحر به جای استغراق به صید ماهی می پردازیم مثلا در همین سفر به مدینه منوره هرکسی در بحری مشغول بود عده ای در بازار عده ای در ماشین های سواری ، عده ای در رفتار وهابیون و عده دیگر در اعمال مستحبی در مورد افراد اول که هدف از سفرشان معلوم بوده است روی صحبتم با گروه آخر که مذهبی هستند می باشد که بهتر نبود به جای جمع آوری توشه برای سفر آخرت درک میکردیم که در چه جایی هستیم و چه میکنیم و به جای اینکه سوغات از آن سرزمین جمع کنیم و مواظب باشیم که بوی گل مستمان نکند که مبادا سوغات از دستمان برود خود را به دست بحر میسپردیم و می گذاشتیم دریا برای ما تصمیم بگیرد که به طور حتم از سوغات هم بی نصیبمان نمی گذاشت....

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی

عید اومد بهار اومد تو دوری اما

سال 93 هم رسید تو کنارم که هیچی ایرانم هم نیستی اما جات عالیه درجه یک نیمیدونم  باید تو اولین فرصت برم پیش روان شناس....

میخوام درس بخونم اما نمیشه....

گرفتار روزمرگی خدایا کمک کن

سفر به خانه خدا خیلی حال داد اما ایکاش درک می کردم کجا بودم چیا داشتم که الان دیگه از کفم رفته ایشاالله خدا دوباره زیارت اونم با درک نصیبم کنه

عید همگی مبارک

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مصطفی فتاحی اردکانی